و در جلاء العیون مجلسی میفرماید که مادر امام حسن عسکری در نهایت ورع و تقوی و عفاف و صلاح بود.
و مسعودی در اثبات الوصیه میفرماید که امام حسن عسکری خبر وفات خود را بمادرش داد و فرمود در سنۀ دویست و شصت بر من مصیبتی وارد شود که خوف آن میرود که وفات من در همان باشد مادر آن حضرت اظهار جزع و ناله نمود آن حضرت فرمود ایمادر جزع مکن که تقدیر الهی لا محاله جاری خواهد شد در آنسال آن مخدره بحج رفته بود چون بمدینه آمد همه روزه استخبار از عراق میکرد تا این که شنید امام حسن عسکری از دنیا رفته مراجعت بسامرا نمود و با جعفر در خصوص میراث منازعه بسیاری روی داد و آنمخدره در نزد ابو الشوارب قاضی اثبات کرد که حضرت امام حسن عسکری او را وصی خود قرار داده و هنگامیکه جعفر دستش از مال دنیا تهی شد جده رضی اللّه عنها متکفل جمیع مصارف عیالات او گردید و جعفر کارش بجائی رسید که پاره نانی که سد جوع خود بنماید بآن دست رس نداشت و جده از گندم و آرد و گوشت و جمیع مایحتاج حتی کاه و جو برای حیوانات او همه را تکفل کرده بود
و نیز شیخ صدوق در اکمال روایت میکند بسند خود که احمد بن ابراهیم از علیا مخدره حکیمه بنت الجواد علیه السّلام سئوال میکند که امروز که امام حسن عسکری از دنیا رفته الی من تفزع الشیعه فقالت الی الجده ام ابی محمّد صلوات اللّه علیه و هذا غایه الشرف و الجلاله و نهایه الفضل و النباله حیث انها کانت واسطه بین الامام و الامه و قابله لحمل اسرار الأمامه و الوصایه و وفات این مخدره معلوم نیست تا سنۀ ٢6 حیوه داشته.
در جلد اول تاریخ سامراء ترجمه علیا مخدره نرجس خاتون را ایراد کرده ام و اسماء دیگر از برای این بانوی عظمی است منها ملیکه و ریحانه و صقیل و سوسن