حكومت در اسلام جايگاه ارزشمند و والايى دارد و بى ترديد تأثير بسزايى بر جامعه و افراد آن خواهد داشت. ساختار و اهداف حكومت ها با فرهنگ جوامع متناسب است; بنابراين ساختار و اهداف حكومت اسلامى متناسب با تعاليم اسلام است.
پس از انقلاب و تشكيل حكومت اسلامى در ايران، نهادهايى هماهنگ با آن شكل گرفت. يكى از اين نهادها مجلس خبرگان رهبرى است. اهميت فوق العاده ى اين مجلس در اين است كه مطابق قانون اساسى وظيفه ى تعيين و عزل رهبرى و نظارت بر عملكرد او را بر عهده دارد.
همواره بحث هاى متفاوتى درباره ى اين نهاد مطرح است. از جمله اين كه آيا نظارت خبرگان در حقيقت نظارتى صورى و استطلاعى است يا نظارتى واقعى و استصوابى; و چه مكانيزمى براى تضمين عملكرد درست خبرگان در نظر گرفته شده است؟
در بخش حقوق به اين پرسش ها پاسخ داده مى شود.
در بخش سياست به عناصر مؤثر بر مشاركت سياسى مردم از جمله، فرهنگ هويت و آداب ورسوم و نيز سازگارى الزامات فقهى مربوط به مشاركت سياسى با حق رأى شهروندان پرداخته و ثابت شده است كه الزامات فقهى، چه بر اساس رويكرد حق رأى و چه بر اساس نظريه ى كاركردى رأى، تعارضى با حق رأى شهروندان ندارد.
مسئله ى توجه دين به امور دنيوى و چگونگى پاسخ گويى آموزه هاى دينى به نيازهاى متغير، در بخش دين پژوهى مطرح گرديده و گفته شده است كه اسلام به دليل اشتمال بر يك سلسله مكانيزم هاى خاص، هم چون احكام ثانويه و اجتهاد، توان پاسخ گويى به نيازهاى