یکی ازمهم ترین مفاهیم دینی که بحث ازآن همواره موردتوجّه محافل مختلف فرهنگی واجتماعی بوده است، مسأله پوشش وحجاب است. رعايت پوشش و حجاب براى زنان از ضروريات اسلامى است و هيچ يك از پيروان مذاهب اسلامى در ضرورت آن ترديدى ندارند و هيچ عالم اسلامى نيز ترك آن را جايز نمى داند؛ زيرا دستور صريح قرآن است و هيچ توجيه و تأويلى در آن راه ندارد. پرسش اين نوشته آن است كه آيا حكومت، در راستاى ترويج اين حكم الهى, حق و وظيفه اى دارد يا نه؟ آيا اساساً حكومت مى تواند در امورى از اين قبيل كه به نظر بعضى, جنبه شخصى دارد, دخالت كند و رعايت پوشش را الزامى سازد؟ چنان چه برخى از زنان مسلمان به اين تكليف الهى عمل نكنند و به پوشش اسلامى بى اعتنا باشند, آيا حكومت مى تواند آنان را باکیفروتعزیرمجبور كند كه حجاب را رعايت كنند؟ اگر چنين حقى دارد, دليل و مستند آن چيست؟
بحث را به صورتى كلى و در قالب وظيفه و اختيار حكومت ها در جوامع گوناگون مى توان دنبال كرد, ولى براى پرهيز از درازگويى و رسيدن به نتايجى مشخص, ملموس و كاربردى, بحث را در جامعه اسلامى, متمركز و وظيفه و اختيار دولت اسلامى را در اين زمينه تجزيه و تحليل مى كنيم.
در نظام دینی، دولت و حکومت از ظرفیت های خوبی در این زمینه برخوردار است.دراین نوشته کوشش شده است تادرحدّتوان،وظیفه حکومت اسلامی درمسأله حجاب تبین شود.